• وبلاگ : فقط من براي تو
  • يادداشت : تبر
  • نظرات : 6 خصوصي ، 81 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ضحي 


    سلام عزيزم

    شب آدينه ات طلايي

    نوشتي با من باش اومدم پيشت تا باهت باشم ..........

    پستت خيلي قشنگ بود خوش بيني و بدبيني، هرکدوم جايي داره!

    نهج البلاغه :

    إِذَا اسْتَوْلَى الصَّلَاحُ عَلَى الزَّمَانِ وَ أَهْلِهِ- ثُمَّ أَسَاءَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُلٍ لَمْ تَظْهَرْ مِنْهُ حَوْبَةٌ فَقَدْ ظَلَمَ- وَ إِذَا اسْتَوْلَى الْفَسَادُ عَلَى الزَّمَانِ وَ أَهْلِهِ- فَأَحْسَنَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُلٍ فَقَدْ غَرَّرَ

    هنگامى كه نيكى و نيكوكارى، روزگار و مردم را فراگرفته باشد، اگر كسى به شخصى كه كار زشتى از وى سر نزده گمان بد ببرد، براستى كه ستم كرده است و هنگامى كه بدى و بدكارى بر روزگار و مردم، چيره است اگر كسى به كسى خوش گمان باشد، براستى كه خود را فريفته است .

    شرح :

    اميرالمومنين عليه السلام در اين حکمت مي خواهند معياري به دست ما دهند که متناسب با وضعيت زمانه و روزگار عمل کنيم. عقل هم همين حکم را دارد که در ميان انسانهاي بدکار و فاسد ، گمان خوب ساده لوحي است و در ميان انسان هاي خوب و پرهيزکار گمان بد ، سخت گيري و گناه است.

    خداوند در قرآن کريم سوره نور آيه 12 مي فرمايد:

    َوْ لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَيْراً وَ قالُوا هذا إِفْكٌ مُبينٌ

    آيا سزاوار اين نبود كه چون (از منافقان) چنين بهتان و دروغها شنيديد مردان و زنان مؤمن حسن ظنّشان درباره يكديگر بيشتر شده و گويند: اين دروغى است آشكار؟

    با کمي دقت، به روشني فرمايش حضرت امير در آيه بالا مشخص است. انسان مؤمن سخني را که به ناحق و از طرف منافقان و بدکاران گفته شده رها مي کند و به آن بدگمان مي شود و در مفابل به مؤمنان حسن ظن خودش را حفظ مي کند و حتي طبق آيه به آن مي افزايد.